بياييد بر سرطان پيروز شويم (2)
بياييد بر سرطان پيروز شويم (2)
بياييد بر سرطان پيروز شويم (2)
مترجم : حبیب الله علیخانی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
از نقطه نظر پيشگيري شکل 1 داراي دو پيام مهم مي باشد که عبارتند از :
1) هر ماده ي بيگانه اي که وارد بدن مي شود و تعداد خطاهاي ژنتيکي را افزايش دهد، احتمال بروز سرطان را افزايش مي دهد. اين مسئله توضيح مي دهد که چرا افراد سيگاري، آنهايي که در مکان هاي شلوغ زندگي مي کنند و آنهايي که با مواد سرطان زا کار مي کنند، بيشتر از ميانگين به سرطان مبتلا مي شوند.2) هنگامي که در سن پايين تر اولين اختلاف ژنتيکي رخ دهد، احتمال بروز جهش هاي ديگر که منجر به پديد آمدن تومور در طول عمر مي شود را افزايش مي دهد. اين مسئله با اين حقيقت تأييد مي شود که هر چه عمر انسان بالاتر مي رود احتمال ابتلا به سرطان بيشتر مي شود.
از مسائل گفته شده بايد آگاه شويم که مسئله سيگار يک مسئله ي جدي است. همچنين مصرف سيگار توسط کودکان و نوجوانان نيز يکي از مسائل دردناک جامعه است. به هر حال سرطان يک بيماري است که احتمال بروز آن در بسياري از افراد وجود دارد بنابراين مصرف سيگار در دوران کودکي و نوجواني احتمال بروز سرطان در سنين پايين تر را افزايش مي دهد.
ريسک ابتلا به سرطان در افرادي که اختلالات ژنتيکي را به ارث مي برند، بيشتر است. امروزه، اين مسئله مشخص شده است که در برخي از خانواده ها احتمال بروز سرطان بيشتر است. و در اين جا اين مسئله نمود پيدا مي کند که افراد با خانواده هاي پر خطر بايد مواظب باشند و از بروز نقوص ژنتيکي بيشتر جلوگيري کنند.
سلول نه تنها سعي مي کنند تا نقوص ژنتيکي را اصلاح کنند بلکه سعي مي کنند با بوجودآوردن مکانيزم هاي پالايش، مقدار واکنش پذيرآسيب زننده به برنامه ي ژنتيکي موجود در سلول را کاهش دهند.اين مسئله مشاهده شده است که اگر ساختار DNA دست نخورده بماند حتي اگر مکانيزم ترميم تعداد کمتري از نقوص ژنتيکي را ترميم کند هم پيشرفت بزرگي حاصل شده است. در سلول هايي که اين مکانيزم وجود دارد، پيشرفت غير قابل بحثي در شرايط سکون سلول در شيب دامنه رخ مي دهد. درطي فرآيند عادي سلولي و در هر روز، حجم بزرگي از مواد واکنش پذير وارد سلول مي شود که در ميان اين مواد واکنش پذير مواد خطرناک محيطي نيز وجود دارند، که راه خود را از محيط بيرون به سلول پيدا کرده اند. مواد نگهبان سلولي که نامي آشنا براي ما دارند، آنتي اکسيدان ها هستند(ويتامين C و Eو A و سلنيوم). وظيفه ي آنتي اکسيدان ها خنثي سازي راديکال هاي آزاد وارد شده به سلول است. سلولها همچنين براي محافظت از خود پروتئين هاي مصنوعي توليد مي کنند. به عنوان مثال: آنزيمي به نام N-استيل ترانسفراز (NAT) يا آنزيم گلوتاتيون-S-ترانسفراز M1(GST M1. آنزيمهاي GSTM1 و NAT، آنزيم هايي هستند که در افراد سيگاري نقش زيادي در رشد تومور دارد. سيگاري هايي که در خون آنها NAT کم باشد 2/5 برابر احتمال مبتلا شدن به سرطان مثانه نسبت به سيگاري هايي که در در خون آنها NAT به حد نرمال است، بيشتر است. به طور مشابه، کمبود GSTM1 احتمال سرطان ريه را سه برابر مي کند. اگر سلول را در شيب دامنه تصور کنيم، ما مي توانيم ببينيم که اين حالت نيز نتيجه اي از فرآيندتعادل است. اگر شخصي داراي سطح پايين از آنزيم هاي اشاره شده در بالا باشد، تعادل در اين حالت به خاطر ورود مواد خطرناک حاصل از سيگار به بدن در جهت سرازير شدن سلول به پايين حرکت مي کند. در واقع در اين حالت سيستم دفاعي به دليل عدم وجود سطح مناسب آنزيم ضعيف مي باشد. (شکل 2. A) عکس اين مسأله هم درست است. در واقع همه ي سيگاري ها به سرطان ريه مبتلا نمي شوند، در حقيقت در برخي افراد به خاطر سيستم سم زدائي قوي، برنامه ي ژنتيکي از تخريب و آسيب حفظ مي شود. (شکل B.2) بدبختانه اين مسأله صحت دارد که اگر يک سيستم ضعيف سم زدايي بوسيله ي ملکولهاي واکنش پذير بمباران شود، سلول نمي تواند در سراشيبي تپه باقي بماند (شکل C.2). فرآيند بدخيم شدن سلول همانگونه که قبلاً گفته شد، در طي همانند سازي DNA، اشتباهات ژنتيکي رخ مي دهد که تعداد اين اشتباهات اتفاق افتاده مشخص است. البته تعداد اين نقوص ژنتيکي با در تماس بودن سلول با مواد خطرناک و يا ضعيف بودن سيستم سم زدايي افزايش مي يابد. از نقطه نظر رشد سرطان،نقوص ژنتيکي اتفاق افتاده در سلول مثلاً نقوص موجود در تربيت DNA، آنکوژن (oncogens)ناميده مي شود. اين آنکوژن ها نقش کليدي در مقررات تقسيم سلولي دارند. و همچنين به طور خيلي خاصي مهم مي باشند. به هر حال، محققين فهميده اند که ظهور آنکوژن ها لزوماً به معناي ظهور تومور نيست. همچنين اين مسئله آشکار شده است که نه تنها آنکوژن ها در بروز تومور دخيلند بلکه فعاليت برخي ژن ها نيز در اين مسئله دخالت دارد. (در واقع فعاليت اين ژن ها بر روي فعاليت آنکوژن ها تأثير گذار است.)
ممکن است سلول وابستگي خود را به فاکتورهاي رشد از دست بدهد. يکي از راه هايي که بوسيله ي آن سلول وابستگي خود را به فاکتور رشد از دست مي دهد اين است که سلول خود شروع به توليد فاکتور رشد کند. که اين فاکتور در سلول هاي اطراف سلول بدخيم پراکنده مي شود. دراين حالت اين سلول بدخيم خود محرک تقسيم سلولي است. راه ديگري که ممکن است وجود داشته باشد اين است که رسپتورهاي اتصال فاکتور رشد به خاطر يک جهش ژنتيکي تغيير کنندو سپس اين رسپتورها شروع به فرستادن پيام هايي به داخل سلول مي کنند در حالي که هورمون رشد به اين رسپتورها نچسبيده است، دستور تقسيم سلولي به سلول داده مي شود. نحوه ي فعاليت اين پروتئين هاي نظارت کننده همانند نحوه ي فعاليت آنکوپروتئين ها شناخته نشده است. تنهااين مسئله اظهار شده است که عموماً اين پروتئين ها سيگنال هاي محرک رشد از خود رها مي کنند. با توجه به مطالبي که در بالا گفتيم منظورمان اين نيست که تنها دو پروتئين در سلول در حال فعاليت هستند بلکه يک سيستم پيچيده با تعداد فراواني پروتئين در سلول در حال فعاليت هستند. وظيفه ي اين پروتئين ها دريافت، انتقال و پردازش حجم وسيعي از سيگنال هايي است که در هر دقيقه از محيط به سلول مي رسد.در واقع وظيفه ي جهت دهي و اعمال سيگنال ها بر عهده آنهاست. از اين رو فرمان تقسيم سلول نيز بر عهده آنهاست. پروتئين ها با يکديگر همکاري مي کنند و داراي عملکردي هارمونيک و هماهنگ هستند. اين مسئله نيز واضح است که ما در مورد يک همکاري صحبت مي کنيم و از اين رو بقاء اين تعادل تا زماني است که پروتئين هاي جلوگيري کننده از ايجاد تومور حضور دارند. (شکل A.3) به طور قطع، ظهور و رشد تومور هنگامي صورت مي پذيرد که سلول يک يا چند پروتئين جلوگيري کننده از تومور را از دست بدهد. (شکل B.3).
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}